قدرت و حقارت
این روزها بهم تذکر می دهند، کمی تهدید و زیرآب زدن که یعنی حواست باشد. شاید برای بعضی دافعه داشته باشم، آن بعضی را می شناسم و افتخار می کنم که چون آنهایی از من بدشان بیاید. مهم هم نیست. گرد و غباری است و می رود. چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور. این روزها معنای جدیدی از قدرت و حقارت را می فهمم و دعا می کنم که خدا هیچ کسی را در چنین گردابی نیفکند. باد غرور و توهم راست و درست بودن است که باعث می شود حق را فقط از آن خود بدانیم چون قدرت با ماست و با این عینک همه کسانی که با ما نیستند را مخالف و معاند ببینیم و کلا همه تحلیل هایمان با ما یا بر مایی شود. پناه بر خدا.
«به زودى کسانى را که در زمین بناحق تکبر مىورزند از آیاتم رویگردان سازم [به طورى که] اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند بدان ایمان نیاورند و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند»
خستگی ام دارد تمام می شود. کمی دیگر... و روزگاری نو.
کلمات کلیدی :
» نظر