زمستان و خوراک لوبیا چیتی
یکی از بهترین خوراک هایی که هوسش فقط مال زمستان است و سخت می چسبد در این روزها، خوراک لوبیا چیتی است. نه از این کنسروی ها. خوراک لوبیایی که مثل کله پاچه یه هفت هشت ده ساعتی رو شعله کم عمل اومده باشه. کاسه ای لوبیا که توش سیب زمینی چهارگوش و سوسیس حلقه شده هم داشته باشد. با یک تکه نان باگت فرانسوی و فلفل قرمزی که بنا به طبعت بهش اضافه می کنی. این بهترین عیش غروب های سرد زمستان تهران است. اگر از ولیعصر تا انقلاب پیاده رفته باشی به هوای کتاب و تو مسیر برگشت با کتاب هایی که خریدی بری تو یه اغذیه فروشی دنج وگرم و لوبیا بخوری و کتاب ورق بزنی حال بیشتری هم دارد. اگر کتاب وصیتنامه اسپانیایی آرتور کویستلر یا ایام محبس علی دشتی را از یک دست دوم فروشی خریده باشی، آن وقت با تمام سلولهایت لمس می کنی که چه لذتی دارد بتوانی کتاب در دست داشته باشی و خوراک لوبیا بخوری و سیگاری بگیرانی و برای چند ده دقیقه ای کاری نداشته باشی به کار دنیا و بالاو پایینش.
پ.ن: راستی از امروز راسته کتاب فروشی های خیابان کریم خان قراره گذر فرهنگی داشته باشند. از نشر آبی تا فروشگاه بتهوون تو خیابان سنایی. گفتم خیابان کریم خان و یاد کلیسای مسیحیان سر خیابان ویلا افتادم. امشب شب سال نو مسیحی است، احساسش مثل شب عید خودمان نیست ولی به هر حال هر تحویل سالی نشانه تغییری است و امید که حولی بشود در احوال به قول شاملو.
کلمات کلیدی :
» نظر